روایت روز دوم محرم؛ ورود به کربلا
این سرزمین سالها انتظار کشیده.
در تمام طول تاریخ.
هر بار که کاروانی گذشته گوش تیز کرده تا صدای پای تو را بشناسد و هر خیمهای که علم شده را بو کشیده به هوایت.
با صدای سم هر اسبی سر برگردانده و انتظار کشیده تا امشب.
امشب در هر ریگ این صحرا شوق جاری است و شرم
شرم جاری شدن خون تو بر تنش
شرم خیمههای سوخته
و شرم خارها بر پای کودکان
اینجا کرب و بلاست، زمین شرمگین کرب و بلا ...
در تمام طول تاریخ.
هر بار که کاروانی گذشته گوش تیز کرده تا صدای پای تو را بشناسد و هر خیمهای که علم شده را بو کشیده به هوایت.
با صدای سم هر اسبی سر برگردانده و انتظار کشیده تا امشب.
امشب در هر ریگ این صحرا شوق جاری است و شرم
شرم جاری شدن خون تو بر تنش
شرم خیمههای سوخته
و شرم خارها بر پای کودکان
اینجا کرب و بلاست، زمین شرمگین کرب و بلا ...
0
نظرات کاربران
-
✖