گرگ به عنوان يك درنده موفق در رأس هرم غذايي، در بين جانداران خشكي‌زي‌ قرار گرفته است. همتاي او در درياهاي عالم كوسه‌ها هستند با اين تفاوت كه گرگ‌ها از زندگي اجتماعي فوق‌العاده پيچيده برخوردارند و كوسه‌ها تك‌زي هستند و از نظر هوش، فراست، نظم گروهي و انضباط بين افراد داخل گروه خانوادگي، گرگ‌ها تقريباً در جهان درندگان، به جز خانواده سگ‌ها، بي‌همتا مي‌باشد . مطالعه روش شكار آنها نشان مي‌دهد كه پيوسته از يك روش استفاده نمي‌كنند، بلكه بر حسب موقعيت طعمه و شرايط محيطي، نقشه خود را طراحي مي‌كنند. در حين حمله زوزه‌ها راهنماي رهبر گله براي صدور دستورات است. رهبر در قلب سپاه قرار دارد و بازوهاي راست و چپ را به جلو مي‌فرستد، يا به عقب فرامي‌خواند .گرگ در ادبيات فارسي :ضرب‌المثل : «از دهن گرگ گوشت کشيدن.» «از گير گرگ دررفت، گير کفتار افتاد.» «با گرگ دنبه خوردن و با چوپان گريه کردن.» «گرگ در لباس ميش.» اشعار : - سعدي- «در برابر چو گوسفند سليم// در قفا هم‌چو گرگ مردم خوار»«سر گرگ بايد هم اول بريد// نه چون گوسفندان مردم دريد»«عاقبت گرگ‌زاده گرگ شود// گرچه با آدمي بزرگ شود» اين تصوير زيبا از يک گرگ در